همه داستان های کوتاه من

همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

سند بهشت

صلاح الدین احمد لواسانی
همه داستان های کوتاه من همه داستان های من شامل قصه های کوتاه ، قصه های کودک و مقالات مارکتینگ

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

سند بهشت

داستانی کوتاه از  : صلاح الدین احمد لواسانی

 

سال 1356 تازه رفته بودم فرانسه برای تحصیل......سرم به کارخودم بود و درس و مهمتر از همه تقویت زبان فرانسه.

 یک سال و نیم بود که به فرانسه بودم .امافرصت نکرده بودم برم و جایی رو بازدید کنم . یک دوست و همکلاسی فرانسوی داشتم  بنام ژرژ ، مدتی بود باهم گرم گرفته بودیم.  یه روز بهم گفت میخوام ببرمت موزه لوور رو نشونت بدم .

گفتم : باشه

راه افتادیم و به موزه رفتیم  .دفعه اولی بود که ازموزه لوور دیدن می کردم. غرق درشکوه و عظمت ان بودم و دوستم من را به بخش های مختلف می برد و بعنوان یک راهنمای قابل همه توضیحات لازم را در مورد هربخش می داد.

چند ساعتی آنجا مشغول بودیم. در دقایق آخری که دیگه می خواستیم بیرون بریم و برگردیم خونه 


موضوعات مرتبط: سند بهشت

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 17 آبان 1394 | 20:38 | نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی |
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
صفحه قبل 1 صفحه بعد
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.